دلهره دوست داشتن

ساخت وبلاگ
 

 *

 توی زندگی، باید خودم را فقط به خودم ثابت کنم! فقط... به خودِ خودم!

 هیچ‌وقت دنبال این نبوده‌ام که خودم را به دیگرانِ حاضر، ثابت کنم: دیگرانِ همکلاسی، هم‌دانشگاهی، دیگرانِ آشنا، فامیل، دیگرانِ خانواده، شهر، کشور، دنیا! هیچ‌وقت! اما در تمام این سال‌های زندگی، مدام دلم می‌خواسته و می‌خواهد که روزی چند ده‌بار، خودم را به خودم ثابت کنم! خیلی کیف دارد! خیلی‌ی‌ی!

 توی دوران تحصیل، به خودم ثابت کرده‌ام که می‌توانم در سخت‌ترین درس‌ها و در دشوارترین شرایط، بالاترین و بهترین نمره را کسب کنم!

 در زمینه مالی، به خودم ثابت کرده‌ام که می‌توانم استقلال داشته باشم! روی پاهای خودم بایستم! و به اصطلاح، نان بازوی خودم را بخورم! (چه اصطلاح مردانه‌ای!!!)

!

 در زمینه...

 در زمینه...

 اما... در زمینه احساسی... نتوانسته‌ام! نمی‌توانم! و این ناتوانی اصلا خجالت ندارد! ابرازِ این ناتوانی هم اصلا خجالت ندارد!!!

 من نتوانسته‌ام و نمی‌توانم به خودم بقبولانم که توی دنیا آدم‌هایی هستند که کارشان بازی با احساساتِ دیگران است! آدمی که می‌تواند مرا تبدیل به سکوت کند! سکوتی ممتد و طولانی!!!

 نتوانسته و نمی‌توانم باور کنم که یک‌سری از آدم‌ها، از روی بیکاری یا به‌خاطر شکست‌های قبلی زندگیشان، با زندگی دیگران بازی کنند! بعد، بروند پی کارشان! یعنی از کنار جاده آبان، تا انتهای اکنون و همیشه را سوت‌زنان و بی‌خیال، عبور کنند! به همین راحتی!!!

 نتوانسته‌ام و نمی‌توانم باور کنم که آدم‌هایی هستند که قول‌های مردانه دروغ می‌دهند (پارادوکس وحشتناکی‌ است... قول مردانه و در عین حال، دروغ!)... آدمی که روزی 1000بار به یک‌رو بودنم خیانت کند! به متعهد بودنم خیانت کند! به عاشق بودنم خیانت کند! به دلبسته بودنم خیانت کند! به ساده بودنم خیانت کند! گند بزند به تمام باورهای زندگی‌ام؛ همان باورهایی که جان کنده‌ام تا در ذهنم بسازم‌شان! آدمی که از جنس سنگ باشد! از جنس ناجنسی! آدمی که مرا مبتلا کند به فوبیای احساس!!! فوبیای دل‌بستن!!! فوبیای وبلاگ دوست کلمه وبلاگ داشتن کلمه !!!

 ...آدمی که به خیال خودش می‌آید و می‌رود اما... نمی‌داند که من می‌مانم و یک جان کندنِ شبانه‌روزی برای این‌که بتوانم به زندگی عادی پیش از آمدنش برگردم! برای این‌که بتوانم خودِ خُرد شده‌ام را به خودم ثابت کنم! به خودم ثابت کنم که می‌توانم از شر تمام این باران‌های بی‌ملاحظه و تنگی‌نفس‌های بی‌اجازه، خلاص شوم! می‌توانم خودم را کنترل کنم تا از این به بعد، موقع شنیدن ابراز علاقه دیگران نسبت به خودم، استفراغ نکنم! می‌توانم تا سرحد مرگ از عشق متنفر نشوم! می‌توانم آن‌قدر نسبت به دیگران بی‌اعتماد نشوم که وقتی خورشید را در آسمان نشانم می‌دهند و می‌گویند "روز است"، در دلم نلرزم و نگویم "نه حتما مثل او(!) دارد دروغ می‌گوید! دارد نقش بازی می‌کند! حتما الان شب است!!!"

 *

 من (منِ نوعی) نمی‌توانم به چنین آدمی بگویم که "دلبسته شدنم را به پای حماقت و دل‌نازکی‌ام نگذار! بازگشت چندباره‌ام را به سویت، به حسابِ زرنگی خودت و قدرت کلامت نگذار! همه اینها را بگذار به پای این‌که همیشه و همچنان به تو اعتماد کردم! (اعتمااد!... واژه‌ای که این روزها دارم به خودم می‌قبولانم‌- به زور می‌قبولانم- که باید داشت!!!)".

 من نمی‌توانم چنین آدمی را از زخم‌زدن‌های مکررش به تن روزگارم، منع کنم! نمی‌توانم قانعش کنم که بهتر است از یک لحظه (اصلا از همین لحظه) به احساسات دیگران رحم کند و از قتل‌عام احساس و عشق و امید و انگیزه، دست بردارد! من... من فقط می‌توانم خودم را به خودم ثابت کنم!

 من می‌توانم حضور باران‌های بی‌ملاحظه و تنگی‌نفس مزمن را بپذیرم و سعی کنم... مدام سعی کنم تا آرام‌آرام از شرشان راحت شوم!

 من می‌توانم به خودم قول دهم که بیش از پیش متعهد و صادق و یک‌رو باشم!این کلیشه‌های همیشه، ارزش تکرار را دارند!!! یک‌سری از کلیشه‌ها ارزشِ هزار بار تکرار را دارند!!!

 من می‌توانم به احساسات دیگران، بیشتر احترام بگذارم! مواظب باشم که به روح و روانشان زخم نزنم! امید و انگیزه زندگی را از آنها نگیرم! نامردی‌هایی را که روزگار بر من روا داشته، با نامردی در حق دیگران، تسکین ندهم! با شکستنِ دیگران، روی شکست‌هایم مرهم نگذارم! دیگران را در دام کذایی و دروغین عشقم نیندازم و باخیانت و رفتن، آنها را به فوبیای عشق و وبلاگ دوست کلمه وبلاگ داشتن کلمه ، مبتلا نکنم!

 ...

 من می‌توانم...

 من...

 من هنوز و همچنان هم می‌توانم خودم را به خودم ثابت کنم! در این روزهای نورسیده و بهشتیِ خرداد، باز هم می‌توانم...

 فقط... کاش یک‌روزی برسد به خودم ثابت کنم که می‌توانم فوبیای احساس، نداشته باشم! که می‌توانم فوبیای عشق، نداشته باشم! که... می‌توانم فوبیای دلبستن، نداشته باشم! که... می‌توانم فوبیای وبلاگ دوست کلمه وبلاگ داشتن کلمه ، نداشته باشم!!!

 

پرستو عوض زاده عزیز و وبلاگ دوست کلمه وبلاگ داشتن کلمه ی

 

مریم پاییزی ...
ما را در سایت مریم پاییزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryambanoo7o بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 18:40